جشن تکلیف
26 دی 1384
چهارشنبه جشن تکلیف خواهرم هست . یکی دو روز قبل مادرم بیشتر مغازه ها رو سرچ کرد ! بلکه کارت دعوت مناسبی پیدا کنه و البته چیزی جز خرس و خروس عائدش نشد! تازه اونم توی شهر قم که پر هست از اقلام فرهنگی هنری .
القصه جرقه های خودکفایی و استقلال در ذهنمان منور زد و با همان نیمچه کلاس فتوشاپی که رفته بودم کارتی رو طراحی کردم و دادیم برای چاپ و ظهور
با اینکه گرونتر پامون آب خورد ولی به حسش می ارزید !
اما برمیگردیم به بحث جشن تکلیف که مخصوصا برای دختر کوچولوهای ۹ ساله یه اتفاق مهمه . یه حس خودباوری بزرگ . که یهو پرتشون می کنه بین آدم بزرگا .
الان که نگاه خواهرم میکنم حس میکنم من موقع جشن تکلیفم خیلی بزرگتر بودم . و حالا فهمیدم اون اعتماد به نفس و قاطی آدما شدنی که پیدا کرده بودم بزرگم کرده بود .
خب این مطلبم که به هرز رفت . فقط از اینکه یه کارت دعوت منحصر به فرد درست کردم و پشتش هم ایمیلم رو نوشتم بسی شعفناکم.
ما از این داستان نتیجه میگیریم...
دستیابی به انرژی هسته ای حق مسلم ماست!
بااینکه اصلا ازش خوشم نمیاد ولی گذاشتم تو وبلاگم بلکه به رگ غیرتم بربخوره و برای کارهای بعدی از خودم خلاقیت در وکنم!!
کلمات کلیدی :